- خط کشی
- پگمالی خط کشیدن روی کاغذ بوسیله خط کش
معنی خط کشی - جستجوی لغت در جدول جو
- خط کشی
- خط کشیدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پگمالیدن، کشمیدن: سمیره کشیدن بر نوشته برای از میان بردن آن رسم کردن خط، محو کردن بر طرف ساختن
чертить
zeichnen
малювати лінію
rysować
traçar
tracciare
tracer
tekenen
วาดเส้น
menggambar garis
रेखा खींचना
לקבוע קו
kuchora mstari
রেখা আঁকা
لکیریں کھینچنا
راه و روش
کنایه از روش کار، طریقه
آلتی است که در هندسه و نقشه کشی برای رسم خط مستقیم بکار میرود
آلتی چوبی، فلزی یا پلاستیکی برای رسم خط مستقیم و اندازه گیری
((خَ کَ یا کِ))
فرهنگ فارسی معین
ابزاری که برای ترسیم خط راست و نیز اندازه گیری طول به کار می رود
خط کش ت (تی): خط کشی که بر سر آن یک خط کش کوچکتر با زاویه قائم، متصل شده و در کشیدن رسم های دقیق به کار می رود و به دلیل شباهت به حرف انگلیسی (T) به این نام معروف است
خط کش ت (تی): خط کشی که بر سر آن یک خط کش کوچکتر با زاویه قائم، متصل شده و در کشیدن رسم های دقیق به کار می رود و به دلیل شباهت به حرف انگلیسی (T) به این نام معروف است
خشکاندن آب زمین
گرفتن پول از حساب شخصی بوسیله چک چک نویسی
عمل اتو کشیدن عمل اتو کش، شغل و پیشه اتو کش، جای اتو کشیدن دکانی که در آن اتو میکشند
دبیره کوفی دبیره کوفی بر گرفته از دین ساسانی در حیره پدید آمده ابراهیم و اسحق سگزی ایرانی از مردم سیستان آن را آراسته و فضل بن سهل مروی ایرانی دستور مامون عباسی بدان سامان بخشیده (زبان عربی دربرخورد با فرهنگ ایران زمین)
سمیره جدایش